است فرآیند شورایی اگر به نظم و تدبیر قرین نگردد به فسادی تبدیل می شود
که اصلاح آن علی الخصوص در جامعه فعلی ما که ضعف ساختاری درتشریح وظایف
قوای کشور مشهود است به چالشی بزرگ تبدیل میشود .
متاسفانه در اصلاح
قانون اساسی این ضعف بزرگ نادیده گرفته شد ومجلس در کشور ما به ابزاری
تبدیل شد که هیچ مکانیسم موثری برای نظارت بر آن در خلال دوران چهارساله
اش وجود ندارد
هنوز بلوای سیاسی مجلس ششم و استعفا های دسته جمعی را در
اذهان داریم سیستم پارلمانی در کشور ما به گونه ای طراحی شده است که در
صورت انحراف از مسیر هیچ اهرم اصلاحی جز دعا و تضرع در محضر ذات اقدس الهی
برای هدایت نمایندگان وجود ندارد!!
واین در شرایطی است که جمهور ملت هم
از طریق دستگاه قضایی و هم از طریق نظارت مجلس قابل دسترسی است و هر لحظه
می توان با متانت و اعصاب و روان او بازی کرد !!
البته مجلس در راس امور است
اما اگر مجلس از راه اصلی خود منحرف شد چاره چیست ؟
اولین اشکال از آنجا ناشی میشود که انتخابات متعدد در کشور ما مکمل یگدیگر نیستند
یعنی
این که انتخابات باید یک مکانیزم از پایین به بالا باشد که در قاعده مثلث
انتخابات شوراها و بعد مجلس وبعد ریاست جمهوری در یک فر آیند زمانی معین
بر گزار گردد و رییس جمهور بر آمده از چنین انتخابی یقینا همسو با مجلس و
مجلس نیز همدل با چنین رییس جمهوری است
یعنی این که بعد از انتخابات
شورا ها کسانی حق کاندیداتوری در مجلس را داشته باشند که حداقلی رای در
انتخابات شوراها کسب کرده باشند و در انتخابات ریاست جمهوری نیز کسانی حق
کاندیداتوری داشته باشند که حداقلی از منتخبین ملت صلاحیت عمومی آنها را
علاوه بر صلاحیت های خصوصی شورای نگهبان قانون اساسی تایید کرده باشد یعنی
ما در هر دوره چهارساله یک مکانیسم منسجم وزنجیر وارانتخاباتی داشته باشیم
که با یگدیگر هم سو وهماهنگ
حرکت کنند
و فعالیت سیاسی شکلی حرفه ای ومنسجم گیرد
از
دیگر سو در نظام های پارلمانی رییس دولت حق انحلال مجلس را دارد و این امر
به هیچ وجه به معنای استبداد نیست بلکه راهی برای رهایی از بن بست اجرایی
و مراجعه مجدد به افکار عمومی است چنانکه گرچه به ناصواب ولی محمد مصدق در
زمان خود از این ترفند قانونی بهره برد
این که نمایندگان گمان کنند
که در قله ای دست نیافتنی نشسته و حق دخالت در همه امور را داشته و از یک
سو اختیار عزل و نصب مدیران را از وزرا گرفته و از دیگر سو با لابی خود هر
مدیری را نصب و هر مدیری را عزل و هر قانونی را وارونه و هر اصلاحی را
ناکام گذاشته و با درشت خویی منتخب ملت را مخاطب میسازند نقیصه ای است که
باید در فکر اصلاح آن بود و اجازه نداد که مجلس به نعل وارونه آرمان خواهی
ملت بدل شود ومنتخب و رییس جمهور ملت از چنین زاویه ای به مجلس می نگرد و
امیدواریم که این دیدگاه اصولی مورد توجه اهل نقد قرار گیرد
تا او چه خواهد...
والسلام
نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]